top of page
دوسیه‌های نیمه باز

دوسیه‌های نیمه باز

£1.00 Regular Price
£0.00Sale Price

دانلود رایگان فایل پی‌دی‌اف داستان کوتاه دوسیه‌های نیمه باز نوشته شهیره شریف

  • نمونه‌ای از نوشته کتاب

    زنی با گیسوان کهربایی در تضاد با ابروان پرپشت مشکی لبخند می‌زد. زنی که دیگر جز از طریق تصویر به او دسترسی نداشت. این آخرین عکس زن بود که هنوز ازحافظه‌ی او یا گوشی پاک نشده بود. به اشکی که در چشمانش چمبره می‌زد فرمان عقب‌نشینی داد. انگشتش را لحظه‌ای بر موهای زن کشید. نفسش را که در نیمه راه مانده بود با کمک ریسمان آهی بالا کشیده و بر لبه‌ی لبانش به بازدمی که با دم بعدی می‌آمیخت آویخت.  بعد با همان انگشت علامت سطل زباله را فشرد. دوباره لیوان سیاه را تا نیمه از قهوه پر کرد. قهوه غلیظ از دیوار سپید دندان‌ها عبور کرد. فریاد خفه‌ی قهوه هنگام پایین خزیدن از گلویش تنها نشئه‌ی حضور نیمچه نوشدارویی بود برای دردی که خلیده بود زیر پوستش. همان بود. دردی زیر پوست. نه چیزی بیشتر. درد عمیقی در سینه‌اش نداشت اگرچه درمانده بود. یعنی خداحافظ عشقم.

bottom of page