top of page
Writer's pictureShahireh Sangrezeh

با تسلیت و آرزوی صبر برای بازماندگان

Updated: Jan 28, 2023



18 ژانویه 2022، بعد از سال‌ها تماس متناوب، دیگر هیچ پیامی بینمان رد و بدل نشد.


حال و هوای این روزهای ایران و قطعی اینترنت امکان تماس را از ما سلب کرده بود. یا شاید علت، بیماری او بود که دیگربار عود کرده بود. امروز به محض اینکه اپلیکیشن واتس‌اپ را باز کردم بین دهها پیام از افراد و گروه‌های مختلف که منتظرخوانده شدن نشسته بودند، نام او را دیدم. لبخندی زدم. نه! من لبخند نزدم، ابخند خودش بی‌دعوت آمد. واکنشی شرطی بود یا هدیه‌ای از جانب دوست؟ عجب دلم برایش تنگ بود. برای صحبت‌های مملو از محبتش یا برای خرد و معرفتش؟


جمله اول را که خواندم ترسیدم. "ما از خداییم و بسوی او باز می‌گردیم." چه کسی باز از بین ما رفته بود؟ جمله دوم را عجولانه‌ خواندم. "... نیمه شب ۴ بهمن، دار فانی را وداع گفتند." پیام او نبود.آگهی بود مبنی بر اینکه او برای همیشه از کنارمان رخت بربسته بود.


دوست عزیزم، در نبودت چه کسی به داد انسانهایی که حمایت می‌کردی خواهد رسید؟ وای که چه شب سیاهی است ... با چشمانی اشک‌بار و دلی سوزان، در حالیکه به یادت شال‌گردنی را که برایم بافتی دور گردنم پیچیده‌ام، تو را برای همیشه وداع می‌گویم ... پروازت بلند، روحت شاد و یادت گرامی.


در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم

با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن


The first sentence of the text threw me off. "We are from God and to Him we return." I read the second sentence hurriedly. "... at midnight on the 23th of January, she passed away." It was not a message from her, rather an announcement to inform us of her departure.


Missing you greatly my dear cousin and friend xxx



8 views0 comments

Recent Posts

See All

Yorumlar


bottom of page